معنی فارسی chainage

B2

چینج، واژه‌ای است که در زمینه نقشه‌برداری و مهندسی به فاصله‌یابی و تعیین نقاط اشاره دارد.

Chainage, a term used in surveying and engineering to refer to the measurement of distances and marking of points.

example
معنی(example):

چینج در نقشه‌برداری یک مفهوم مهم است.

مثال:

Chainage is an important concept in surveying.

معنی(example):

درک چینج به برنامه‌ریزی ساخت و ساز کمک می‌کند.

مثال:

Understanding chainage helps in construction planning.

معنی فارسی کلمه chainage

: معنی chainage به فارسی

چینج، واژه‌ای است که در زمینه نقشه‌برداری و مهندسی به فاصله‌یابی و تعیین نقاط اشاره دارد.