معنی فارسی chainwheels

B1

چرخ زنجیری، جزئی از دوچرخه یا موتور که زنجیر بر روی آن قرار می‌گیرد و برای حرکت وسیله استفاده می‌شود.

A wheel that forms part of a chain drive in cycles or machinery.

example
معنی(example):

دوچرخه دارای چرخ زنجیری است که به حرکت آن کمک می‌کند.

مثال:

The bicycle has chainwheels that help it move.

معنی(example):

تعویض چرخ زنجیری می‌تواند عملکرد دوچرخه را بهبود بخشد.

مثال:

Replacing the chainwheels can improve bike performance.

معنی فارسی کلمه chainwheels

: معنی chainwheels به فارسی

چرخ زنجیری، جزئی از دوچرخه یا موتور که زنجیر بر روی آن قرار می‌گیرد و برای حرکت وسیله استفاده می‌شود.