معنی فارسی chairwarmer

B1

صندلی گرم‌کن، وسیله‌ای برای گرم کردن صندلی‌ها قبل از نشستن.

A device used to warm chairs before sitting down to provide comfort.

example
معنی(example):

او روی صندلی گرم‌کن نشسته است تا گرم شود.

مثال:

He sat on the chairwarmer to get warm.

معنی(example):

صندلی‌های گرم‌کن در آب و هوای سرد محبوب هستند.

مثال:

Chairwarmers are popular in cold climates.

معنی فارسی کلمه chairwarmer

: معنی chairwarmer به فارسی

صندلی گرم‌کن، وسیله‌ای برای گرم کردن صندلی‌ها قبل از نشستن.