معنی فارسی chaiseless
B1چایسلس، به معنای عدم وجود چایس یا تکیهگاه در صندلی است که ممکن است باعث ناراحتی هنگام نشستن شود.
Describing a seat or chair that lacks a backrest.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این صندلی بدون چایس بود و نشستن راحت نبود.
مثال:
The chair was chaiseless, making it hard to sit down comfortably.
معنی(example):
صندلی بدون چایس میتواند برای مدت طولانی ناراحتکننده باشد.
مثال:
A chaiseless seat can be uncomfortable for long periods.
معنی فارسی کلمه chaiseless
:
چایسلس، به معنای عدم وجود چایس یا تکیهگاه در صندلی است که ممکن است باعث ناراحتی هنگام نشستن شود.