معنی فارسی chalk-face

B1

چهره‌ای که آثار گچ روی آن وجود دارد، معمولاً به خاطر نوشتن روی تخته‌سیاه است.

A face that is marked or stained with chalk.

example
معنی(example):

چهره معلم با گچ نشان‌دهنده هیجان او بود هنگامی که درس را توضیح می‌داد.

مثال:

The teacher's chalk-face showed excitement as he explained the lesson.

معنی(example):

چهره‌اش پس از نوشتن روی تخته با گچ کثیف شده بود.

مثال:

Her chalk-face was smudged after writing on the board.

معنی فارسی کلمه chalk-face

: معنی chalk-face به فارسی

چهره‌ای که آثار گچ روی آن وجود دارد، معمولاً به خاطر نوشتن روی تخته‌سیاه است.