معنی فارسی chalky
B1حالت گچی، به معنی دارا بودن بافت یا رنگی که شبیه به گچ باشد، معمولاً در مورد مواد یا بافت‌هایی استفاده می‌شود که نرم و پودری هستند.
Describing a texture or taste that resembles chalk; often refers to a powdery or dry quality.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Consisting of or containing chalk.
معنی(adjective):
Resembling chalk in some way.
مثال:
a chalky texture
معنی(adjective):
Of a tournament: in which the favorites win, or expected to win, most of the games.
example
معنی(example):
خاک اینجا بسیار گچی و سخت است.
مثال:
The soil here is very chalky and hard.
معنی(example):
او گفت که طعم پنیر تا حدی گچی بود.
مثال:
She mentioned that the taste of the cheese was somewhat chalky.
معنی فارسی کلمه chalky
:
حالت گچی، به معنی دارا بودن بافت یا رنگی که شبیه به گچ باشد، معمولاً در مورد مواد یا بافت‌هایی استفاده می‌شود که نرم و پودری هستند.
