معنی فارسی chambellan

B2

چامبلا‌ن، مقامی در دربار که مسئولین مختلف را مدیریت می‌کند و برنامه‌ریزی رویدادها را بر عهده دارد.

An official in a royal household responsible for managing the court and ceremonial duties.

example
معنی(example):

چامبلا‌ن در سازماندهی رویداد سلطنتی کمک کرد.

مثال:

The chambellan helped organize the royal event.

معنی(example):

به عنوان یک چامبلا‌ن، او مدیریت خانه اشرافی را بر عهده داشت.

مثال:

As a chambellan, he managed the household of the noble.

معنی فارسی کلمه chambellan

: معنی chambellan به فارسی

چامبلا‌ن، مقامی در دربار که مسئولین مختلف را مدیریت می‌کند و برنامه‌ریزی رویدادها را بر عهده دارد.