معنی فارسی chamfered
B1چمفر شده، به طور خاص به لبههایی اشاره دارد که به شکل زاویهدار بریده شدهاند.
Having edges or corners that are bevel-cut or rounded to avoid sharpness.
- verb
verb
معنی(verb):
To cut off the edge or corner of something.
معنی(verb):
To cut a groove in something.
example
معنی(example):
لبههای فلز برای ایمنی چمفر شده بودند.
مثال:
The edges of the metal were chamfered for safety.
معنی(example):
مبلمان بهطور زیبایی چمفر شده بودند تا ظاهری مدرن پیدا کنند.
مثال:
The furniture was beautifully chamfered to give it a modern look.
معنی فارسی کلمه chamfered
:
چمفر شده، به طور خاص به لبههایی اشاره دارد که به شکل زاویهدار بریده شدهاند.