معنی فارسی chancered

B1

شانس داشتن، به معنای بهره‌مندی از فرصت یا شانس برای موفقیت در یک موقعیت خاص.

Having luck or a favorable opportunity in a specific situation.

example
معنی(example):

او در گرفتن آخرین کوکی شانس داشت.

مثال:

She was chancered in getting the last cookie.

معنی(example):

او زمانی که در قرعه‌کشی برنده شد احساس شانس کرد.

مثال:

He felt chancered when he won the lottery.

معنی فارسی کلمه chancered

: معنی chancered به فارسی

شانس داشتن، به معنای بهره‌مندی از فرصت یا شانس برای موفقیت در یک موقعیت خاص.