معنی فارسی channelwards
B1به سمت کانال، به ویژه در زمینههای جغرافیایی و آبراهها.
Towards a channel, especially in geographic or waterway contexts.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به سمت کانال حرکت کردند تا به لبه آب برسند.
مثال:
They walked channelwards to reach the water's edge.
معنی(example):
این مسیر در جنگل به سمت کانال میرفت.
مثال:
The path led channelwards through the forest.
معنی فارسی کلمه channelwards
:
به سمت کانال، به ویژه در زمینههای جغرافیایی و آبراهها.