معنی فارسی chaotical

B1

آشفتگی، عدم نظم و ترتیب، یا وضعیتی که در آن چیزها به طور غیرقابل پیش‌بینی و نامنظم به پیش می‌روند.

Relating to or characterized by chaos; disorderly.

example
معنی(example):

مهمانی به یک وضعیت آشفته تبدیل شد وقتی مهمان‌ها شروع به بحث کردند.

مثال:

The party descended into a chaotical situation as guests began to argue.

معنی(example):

محیط آشفته باعث می‌شد که تمرکز بر کار دشوار شود.

مثال:

The chaotical environment made it difficult to concentrate on work.

معنی فارسی کلمه chaotical

: معنی chaotical به فارسی

آشفتگی، عدم نظم و ترتیب، یا وضعیتی که در آن چیزها به طور غیرقابل پیش‌بینی و نامنظم به پیش می‌روند.