معنی فارسی chappow
B1چاپو، صدایی که معمولاً در هنگامی که چیزی به شدت ضربه میزند تولید میشود.
A sound produced when something strikes forcefully.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
صدای چاپو در سرتاسر سالن پژواک شد.
مثال:
The chappow sound echoed through the hall.
معنی(example):
او هنگام پرش صدای چاپو بلندی از خود درآورد.
مثال:
She let out a chappow when she jumped.
معنی فارسی کلمه chappow
:
چاپو، صدایی که معمولاً در هنگامی که چیزی به شدت ضربه میزند تولید میشود.