معنی فارسی character part

B1

نقشی که یک بازیگر در نمایش یا فیلم ایفا می‌کند و به شخصیت‌های داستان مربوط می‌شود.

The role of a character played by an actor in a theatrical performance or film.

example
معنی(example):

در یک نمایش، نقش او بسیار چالش‌برانگیز بود.

مثال:

In a play, his character part was very challenging.

معنی(example):

او به‌طور کامل برای نقش خود در فیلم آینده آماده شد.

مثال:

She prepared thoroughly for her character part in the upcoming movie.

معنی فارسی کلمه character part

: معنی character part به فارسی

نقشی که یک بازیگر در نمایش یا فیلم ایفا می‌کند و به شخصیت‌های داستان مربوط می‌شود.