معنی فارسی charactering
B1شخصیتپردازی به معنای توصیف یا خلق ویژگیهای شخصیتها است.
The act of creating or defining character traits.
- verb
verb
معنی(verb):
To write (using characters); to describe.
example
معنی(example):
او در شخصیتپردازی احساسات شخصیتهایش خوب است.
مثال:
He is good at charactering the emotions of his characters.
معنی(example):
شخصیتپردازی نیاز به درک رفتار انسانی دارد.
مثال:
Charactering requires understanding human behavior.
معنی فارسی کلمه charactering
:
شخصیتپردازی به معنای توصیف یا خلق ویژگیهای شخصیتها است.