معنی فارسی charactonym

B2

نامی که به طور خاص به ویژگی‌های شخصیتی یا رفتاری شخصیتی اشاره دارد.

A name that has a particular meaning related to the traits of a character.

example
معنی(example):

نام 'امید' یک نام شخصیت‌ساز برای شخصیت خوشبین اوست.

مثال:

The name 'Hope' is a charactonym for her optimistic personality.

معنی(example):

در ادبیات، یک نام شخصیت‌ساز معمولاً ویژگی‌های یک شخصیت را منعکس می‌کند.

مثال:

In literature, a charactonym often reflects a character's traits.

معنی فارسی کلمه charactonym

: معنی charactonym به فارسی

نامی که به طور خاص به ویژگی‌های شخصیتی یا رفتاری شخصیتی اشاره دارد.