معنی فارسی charcutier
B1چارکوتیه، به فردی اطلاق میشود که در تهیه و فروش محصولات گوشتی تخصص دارد.
A person skilled in the preparation and sale of cured meats and charcuterie products.
- NOUN
example
معنی(example):
چارکوتیه یک سینی شگفتانگیز از گوشتهای خشکشده آماده کرد.
مثال:
The charcutier prepared an exquisite platter of cured meats.
معنی(example):
یک چارکوتیه ماهر به رازهای ادویهزنی آگاه است.
مثال:
A skilled charcutier knows the secrets of seasoning.
معنی فارسی کلمه charcutier
:
چارکوتیه، به فردی اطلاق میشود که در تهیه و فروش محصولات گوشتی تخصص دارد.