معنی فارسی charge card
B1کارت اعتباری، کارتی که به دارنده اجازه میدهد تا خریدها را به صورت اعتباری انجام دهد و سپس مبلغ آن را پرداخت کند.
A card allowing the holder to purchase goods and services on credit.
- noun
noun
معنی(noun):
A card, resembling a credit card, used for payment — especially for some specific product or service, as with a phonecard.
معنی(noun):
A credit card.
example
معنی(example):
او از کارت اعتباری خود برای پرداخت خریدهای خود استفاده کرد.
مثال:
She used her charge card to pay for the groceries.
معنی(example):
بسیاری از هتلها کارتهای اعتباری را برای رزرواسیون قبول میکنند.
مثال:
Many hotels accept charge cards for reservations.
معنی فارسی کلمه charge card
:
کارت اعتباری، کارتی که به دارنده اجازه میدهد تا خریدها را به صورت اعتباری انجام دهد و سپس مبلغ آن را پرداخت کند.