معنی فارسی chargeability
B2قابل هزینه بودن، به معنی امکان هزینهکردن برای خدمات یا محصولات.
The quality of being subject to a charge or fee.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل هزینه بودن این خدمت بهطور سالانه بررسی میشود.
مثال:
The chargeability of this service will be reviewed annually.
معنی(example):
درک قابلیت هزینه بهدقت در صورتحساب اهمیت دارد.
مثال:
Understanding chargeability is crucial for accurate billing.
معنی فارسی کلمه chargeability
:
قابل هزینه بودن، به معنی امکان هزینهکردن برای خدمات یا محصولات.