معنی فارسی chargeable
B1قابل شارژ به معنای این است که یک وسیله یا باتری میتواند دوباره با انرژی پر شود و برای استفاده مجدد آماده گردد.
Capable of being charged with electricity for reuse; usable after recharging.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of expenses etc.) That may be charged to an account.
معنی(adjective):
Liable to be accused (either formally or informally).
معنی(adjective):
Imputable
example
معنی(example):
این دستگاه قابل شارژ است، بنابراین میتوانید آن را برای شارژ وارد پریز کنید.
مثال:
This device is chargeable, so you can plug it in to recharge.
معنی(example):
باتریهای قابل شارژ در طولانی مدت میتوانند برای شما صرفهجویی کنند.
مثال:
Chargeable batteries can save you money in the long run.
معنی فارسی کلمه chargeable
:
قابل شارژ به معنای این است که یک وسیله یا باتری میتواند دوباره با انرژی پر شود و برای استفاده مجدد آماده گردد.