معنی فارسی chargehouse

B1

محلی برای مدیریت هزینه‌ها و صورتحساب‌ها.

A place or establishment for handling charges and billing.

example
معنی(example):

خانه بار محلی است که آنها مدیریت صورتحساب و هزینه‌ها را انجام می‌دهند.

مثال:

The chargehouse is where they manage billing and fees.

معنی(example):

هر بخش صورتحساب‌های خود را به خانه بار ارسال می‌کند.

مثال:

Each department sends its invoices to the chargehouse.

معنی فارسی کلمه chargehouse

: معنی chargehouse به فارسی

محلی برای مدیریت هزینه‌ها و صورتحساب‌ها.