معنی فارسی charitative

B1

وابسته به خیریه، سازمان‌ها یا فعالیت‌هایی که برای کمک به دیگران کار می‌کنند.

Relating to charitable actions or organizations.

example
معنی(example):

بسیاری از سازمان‌های خیریه به نیازمندان کمک می‌کنند.

مثال:

Many charitative organizations help the needy.

معنی(example):

او برای یک بنیاد خیریه کار می‌کند.

مثال:

She works for a charitative foundation.

معنی فارسی کلمه charitative

: معنی charitative به فارسی

وابسته به خیریه، سازمان‌ها یا فعالیت‌هایی که برای کمک به دیگران کار می‌کنند.