معنی فارسی charlemagne

B2

شارلمانی، امپراطور کارولینژی که در قرن نهم میلادی حکومت کرد و اروپا را متحد کرد.

King of the Franks and Lombards and Emperor of the Romans; he united much of Europe during the early Middle Ages.

example
معنی(example):

شارلمانی یک امپراطور قرون وسطی بود.

مثال:

Charlemagne was a medieval emperor.

معنی(example):

میراث شارلمانی هنوز هم امروز بر اروپا تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The legacy of Charlemagne still affects Europe today.

معنی فارسی کلمه charlemagne

: معنی charlemagne به فارسی

شارلمانی، امپراطور کارولینژی که در قرن نهم میلادی حکومت کرد و اروپا را متحد کرد.