معنی فارسی charnockite
B2نوعی سنگ سخت و آذرین که عمدتاً از کانیهای سیلیکاتی تشکیل شده است.
A hard, coarse-grained igneous rock composed mainly of silicate minerals.
- NOUN
example
معنی(example):
چارنکوکیت محتوای بالایی از کوارتز و فلدسپار دارد.
مثال:
Charnockite has a high content of quartz and feldspar.
معنی(example):
این معمولاً در قاره زمین یافت میشود.
مثال:
It is commonly found in continental crust.
معنی فارسی کلمه charnockite
:
نوعی سنگ سخت و آذرین که عمدتاً از کانیهای سیلیکاتی تشکیل شده است.