معنی فارسی charonic
B1چروانی به آیینها و رفتارهایی اشاره دارد که به روح و مردگان مربوط میشوند.
Relating to rituals and customs associated with the dead or the afterlife.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آیینهای چروانی برای گرامیداشت مردگان برگزار میشد.
مثال:
Charonic rituals were performed to honor the dead.
معنی(example):
جو چروانی جشنواره حالتی غمانگیز ایجاد کرد.
مثال:
The charonic atmosphere of the festival created a somber mood.
معنی فارسی کلمه charonic
:
چروانی به آیینها و رفتارهایی اشاره دارد که به روح و مردگان مربوط میشوند.