معنی فارسی charta

A2

چارتا، یک ابزار یا نمودار برای نمایش و سازمان‌دهی اطلاعات به طور بصری.

A tool or diagram used for visually organizing and displaying information.

example
معنی(example):

او از چارتا برای برنامه‌ریزی کارش به طور مؤثر استفاده کرد.

مثال:

He used a charta to plan his project efficiently.

معنی(example):

چارتا تمام اطلاعات لازم را به وضوح نشان داد.

مثال:

The charta displayed all the necessary information clearly.

معنی فارسی کلمه charta

: معنی charta به فارسی

چارتا، یک ابزار یا نمودار برای نمایش و سازمان‌دهی اطلاعات به طور بصری.