معنی فارسی chase shadows

B2

به دنبال چیزهایی بودن که واقعی نیستند یا وجود ندارند.

To pursue illusions or unattainable goals.

example
معنی(example):

در تاریکی، او فقط می‌توانست سایه‌ها را دنبال کند.

مثال:

In the dark, he could only chase shadows.

معنی(example):

تلاش برای دنباله‌روی از سایه‌ها شما را به حقیقت نخواهد رساند.

مثال:

Trying to chase shadows won't lead you to the truth.

معنی فارسی کلمه chase shadows

: معنی chase shadows به فارسی

به دنبال چیزهایی بودن که واقعی نیستند یا وجود ندارند.