معنی فارسی chattable
B1قابل چت، یعنی قابلیت برای ایجاد مذاکرات و صحبتهای دوستانه را دارد.
Able to engage in conversation easily.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اپ جدید بسیار قابل چت است و مکالمات را آسان میسازد.
مثال:
The new app is very chattable, making it easy to have conversations.
معنی(example):
من متوجه شدم که این انجمن به طرز غیرمنتظرهای قابل چت است و کاربران فعال زیادی دارد.
مثال:
I found the forum surprisingly chattable, with many active users.
معنی فارسی کلمه chattable
:
قابل چت، یعنی قابلیت برای ایجاد مذاکرات و صحبتهای دوستانه را دارد.