معنی فارسی chatteration
B1صدای گفتگوهای ممتد و پرصدا در یک جمع، معمولاً بهخصوص در اماکن عمومی.
The sound of continuous chatter or conversation, often loud and in a social setting.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای گفتگوی زیاد در کافه باعث میشد تمرکز کردن سخت باشد.
مثال:
The chatteration in the café made it hard to concentrate.
معنی(example):
گفتگوهای زیاد اتاق را پر کرده بود در حالی که دوستان با یکدیگر صحبت میکردند.
مثال:
Chatteration filled the room as friends caught up with each other.
معنی فارسی کلمه chatteration
:
صدای گفتگوهای ممتد و پرصدا در یک جمع، معمولاً بهخصوص در اماکن عمومی.