معنی فارسی chauldron

B2

دیگ، وسیله‌ای بزرگ و عمیق برای پخت و پز، معمولاً در آشپزخانه‌ها یا هنگام کارهای مخصوص مانند تهیه معجون یا سوپ‌ها استفاده می‌شود.

A large, deep pot used for cooking, often employed for boiling or stewing.

example
معنی(example):

جادوگر یک معجون در دیگش تهیه کرد.

مثال:

The witch brewed a potion in her chauldron.

معنی(example):

آنها سوپ را در یک دیگ بزرگ روی آتش پختند.

مثال:

They cooked soup in a large chauldron over the fire.

معنی فارسی کلمه chauldron

: معنی chauldron به فارسی

دیگ، وسیله‌ای بزرگ و عمیق برای پخت و پز، معمولاً در آشپزخانه‌ها یا هنگام کارهای مخصوص مانند تهیه معجون یا سوپ‌ها استفاده می‌شود.