معنی فارسی chaussure
A2کفش، وسیلهای است که برای حفاظت و راحتی پا مورد استفاده قرار میگیرد.
A shoe, a covering for the foot.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کفش جدید برای مهمانی خریدم.
مثال:
I bought a new chaussure for the party.
معنی(example):
کفشش به طور کامل با لباسش هماهنگ بود.
مثال:
Her chaussure matched her dress perfectly.
معنی فارسی کلمه chaussure
:
کفش، وسیلهای است که برای حفاظت و راحتی پا مورد استفاده قرار میگیرد.