معنی فارسی chawbone

A2

استخوان رایج برای ورزش کردن و تفریح سگ‌ها مخصوصاً استخوان‌های خام است.

A type of bone often used as a chew toy or treat for dogs.

example
معنی(example):

سگ استخوان چای را در حیاط پشتی دفن کرد.

مثال:

The dog buried the chawbone in the backyard.

معنی(example):

استخوان‌های چای غالباً به عنوان تنقلات برای سگ‌ها استفاده می‌شوند.

مثال:

Chawbones are often used as treats for dogs.

معنی فارسی کلمه chawbone

: معنی chawbone به فارسی

استخوان رایج برای ورزش کردن و تفریح سگ‌ها مخصوصاً استخوان‌های خام است.