معنی فارسی cheapening
B1کاهش قیمت و به تبع آن ممکن است کاهش کیفیت را نیز به همراه داشته باشد.
The act of making something less expensive.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To decrease the value of; to make cheap
معنی(verb):
To make vulgar
معنی(verb):
To become cheaper
معنی(verb):
To bargain for, ask the price of.
noun
معنی(noun):
The process by which something is cheapened or made vulgar.
example
معنی(example):
ارزان شدن محصولات می‌تواند بر کیفیت تأثیر بگذارد.
مثال:
The cheapening of products can affect quality.
معنی(example):
اثر ارزان سازی وجود دارد وقتی که تولید انبوه استفاده می‌شود.
مثال:
There's a cheapening effect when mass production is used.
معنی فارسی کلمه cheapening
:
کاهش قیمت و به تبع آن ممکن است کاهش کیفیت را نیز به همراه داشته باشد.
