معنی فارسی cheapskates
B1کسی که به شدت از خرج کردن پول اجتناب می‌کند و معمولاً به دنبال راه‌هایی برای صرفه‌جویی است.
A person who is reluctant to spend money; a miser.
- noun
noun
معنی(noun):
Someone who stingily avoids spending money.
مثال:
He is such a cheapskate, he found that jumper in a dustbin.
معنی(noun):
(by extension) Someone who does not give freely.
مثال:
My mum is such a cheapskate that she didn't lend me money to go shopping.
example
معنی(example):
برخی از دوستانم آدم‌های بخیل هستند که هرگز نمی‌خواهند صورت‌حساب را تقسیم کنند.
مثال:
Some of my friends are cheapskates who never want to split the bill.
معنی(example):
یک آدم بخیل معمولاً از خرج کردن پول برای هر چیزی که ضروری نیست، پرهیز می‌کند.
مثال:
A cheapskate will often avoid spending money on anything unnecessary.
معنی فارسی کلمه cheapskates
:
کسی که به شدت از خرج کردن پول اجتناب می‌کند و معمولاً به دنبال راه‌هایی برای صرفه‌جویی است.
