معنی فارسی cheatee
B1شخصی که مورد تقلب قرار میگیرد، به ویژه در یک بازی یا مسابقه.
The person who is cheated or deceived.
- NOUN
example
معنی(example):
در یک بازی، شخصی که مورد تقلب قرار میگیرد، شخص قابل تقلب است.
مثال:
In a game, the cheatee is the player being cheated.
معنی(example):
شخص قابل تقلب تا پایان از فریب بیخبر بود.
مثال:
The cheatee was unaware of the deceit until the end.
معنی فارسی کلمه cheatee
:
شخصی که مورد تقلب قرار میگیرد، به ویژه در یک بازی یا مسابقه.