معنی فارسی cheating,
B1تقلب به معنای انجام عمل نادرستی است که با قوانین یا اخلاقیات در تضاد است.
The act of dishonestly deceiving others to gain an advantage.
- NOUN
example
معنی(example):
تقلب در امتحان میتواند به پیامدهای جدی منجر شود.
مثال:
Cheating on a test can result in serious consequences.
معنی(example):
تقلب در ورزش قابل قبول نیست.
مثال:
Cheating is not acceptable in sports.
معنی فارسی کلمه cheating,
:
تقلب به معنای انجام عمل نادرستی است که با قوانین یا اخلاقیات در تضاد است.