معنی فارسی cheatingly
B1به طور تقلبی، به گونهای که نادرست یا غیرمنصفانه باشد.
In a dishonest or deceitful manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور تقلبی به کارتهای دوستش نگاه کرد.
مثال:
He looked at his friend's cards cheatingly.
معنی(example):
پیروزی او به طرز تقلبی باعث شد که همه به مهارتهای او شک کنند.
مثال:
She winning cheatingly made everyone doubt her skills.
معنی فارسی کلمه cheatingly
:
به طور تقلبی، به گونهای که نادرست یا غیرمنصفانه باشد.