معنی فارسی checkback
B1دوباره مراجعه کردن یا بررسی کردن چیزی در آینده.
To return and look at something again after some time.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید بعداً برای بروزرسانیها دوباره چک کنید.
مثال:
You should check back later for updates.
معنی(example):
معقول است که بعد از یک اختلاف نظر دوباره با یک دوست چک کنید.
مثال:
It's wise to check back with a friend after a disagreement.
معنی فارسی کلمه checkback
:
دوباره مراجعه کردن یا بررسی کردن چیزی در آینده.