معنی فارسی checkbite

B1

گازی که برای تست تازگی یا کیفیت چیزی گرفته می‌شود.

A small bite taken to test the freshness or quality of food.

example
معنی(example):

او یک گاز آزمایشی از سیب گرفت تا مطمئن شود که تازه است.

مثال:

She gave the apple a checkbite to ensure it was fresh.

معنی(example):

یک گاز آزمایشی گاهی ضروری است تا غذا را امتحان کنیم.

مثال:

A checkbite is sometimes needed to test food.

معنی فارسی کلمه checkbite

: معنی checkbite به فارسی

گازی که برای تست تازگی یا کیفیت چیزی گرفته می‌شود.