معنی فارسی checkrowed

B1

یک روش برای بهبود آبیاری در مزارع، با فرم ردیفی چیدن گیاهان.

Arranging crops in alternating rows to enhance irrigation efficiency.

example
معنی(example):

مزرعه‌ها به شکل ردیفی بررسی شدند تا آبیاری بهتری داشته باشند.

مثال:

The fields were checkrowed to improve irrigation.

معنی(example):

پس از بررسی ردیفی، محصولات رشد کردند.

مثال:

After being checkrowed, the crops thrived.

معنی فارسی کلمه checkrowed

: معنی checkrowed به فارسی

یک روش برای بهبود آبیاری در مزارع، با فرم ردیفی چیدن گیاهان.