معنی فارسی checksum
B1مجموعه‌ای از کاراکترها یا اعدادی که برای تأیید صحت داده‌ها استفاده می‌شود.
A value derived from a data set, used to verify the integrity of the data or file.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A number, derived by applying a suitable algorithm to some data, used to check whether errors have occurred in transmission, storage or data entry.
verb
معنی(verb):
To compute a checksum.
example
معنی(example):
نرم‌افزار از یک چک‌سام برای تأیید یکپارچگی داده‌ها استفاده می‌کند.
مثال:
The software uses a checksum to verify data integrity.
معنی(example):
یک چک‌سام کمک می‌کند تا اطمینان حاصل شود که فایل‌ها خراب نشده‌اند.
مثال:
A checksum helps ensure that files have not been corrupted.
معنی فارسی کلمه checksum
:
مجموعه‌ای از کاراکترها یا اعدادی که برای تأیید صحت داده‌ها استفاده می‌شود.
