معنی فارسی cheek-pieces
B2چندین قطعه نرم در یک لگام یا ماسک که معمولاً به زیبایی آن افزوده میشوند.
Multiple soft parts of a bridle or mask that often enhance its beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند قطعات گونهای پیچیدهای برای ماسک طراحی کرد.
مثال:
The artist crafted intricate cheek-pieces for the masquerade.
معنی(example):
قطعات گونهای با جواهرات تزئین شده بودند.
مثال:
The cheek-pieces were adorned with jewels.
معنی فارسی کلمه cheek-pieces
:
چندین قطعه نرم در یک لگام یا ماسک که معمولاً به زیبایی آن افزوده میشوند.