معنی فارسی cheekless
B1به معنای فاقد گونه یا سطح اقتصادی خاصی در گویش مردم است.
Lacking cheeks; can also refer to a certain flatness or absence of features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی بدون گونههای این مجسمه عمدی بود.
مثال:
The cheekless design of the sculpture was intentional.
معنی(example):
او با آواتار بدون گونهاش متفاوت به نظر میرسید.
مثال:
He looked different with his cheekless avatar.
معنی فارسی کلمه cheekless
:
به معنای فاقد گونه یا سطح اقتصادی خاصی در گویش مردم است.