معنی فارسی cheesemonger
B2فروشنده پنیر، فردی است که پنیرها را میفروشد و معمولاً در انتخاب و عرضه انواع پنیر تخصص دارد.
A person who sells cheese, often with expertise in different types and pairings.
- noun
noun
معنی(noun):
Someone who sells cheese.
example
معنی(example):
فروشنده پنیر یک چدار خوشمزهی کهنه را توصیه کرد.
مثال:
The cheesemonger recommended a delicious aged cheddar.
معنی(example):
در بازار، فروشنده پنیر تنوع وسیعی از پنیرها را به نمایش میگذارد.
مثال:
At the market, the cheesemonger displays a wide range of cheeses.
معنی فارسی کلمه cheesemonger
:
فروشنده پنیر، فردی است که پنیرها را میفروشد و معمولاً در انتخاب و عرضه انواع پنیر تخصص دارد.