معنی فارسی cheffed
B1cheffed اصطلاحی است که به معنای آمادهسازی غذا به صورت حرفهای و با کیفیت بالا استفاده میشود.
Prepared or cooked food in a skillful way, typically in culinary settings.
- verb
verb
معنی(verb):
To work as a chef; to prepare and cook food professionally.
معنی(verb):
To stab with a knife, to shank, to lacerate with a rambo.
example
معنی(example):
او با مهارت کامل کل شام را طوری درست کرد.
مثال:
He cheffed the whole dinner with great skill.
معنی(example):
پس از سالها تمرین، او بالاخره یک وعده غذایی گورمِه درست کرد.
مثال:
After years of practice, she finally cheffed a gourmet meal.
معنی فارسی کلمه cheffed
:
cheffed اصطلاحی است که به معنای آمادهسازی غذا به صورت حرفهای و با کیفیت بالا استفاده میشود.