معنی فارسی chego
B1شیوهای برای تهیه یا درست کردن غذا به روش خاص که معمولاً از دیگران یاد گرفته شده است.
To make or create a dish, often using traditional methods or recipes.
- VERB
example
معنی(example):
او قصد دارد یک غذایی را درست کند که مادربزرگش به او یاد داده است.
مثال:
He is going to chego a dish that his grandmother taught him.
معنی(example):
در آشپزخانه آنها، آنها اغلب شیوههای پخت را از میراث خود دنبال میکنند.
مثال:
In their kitchen, they often chego recipes from their heritage.
معنی فارسی کلمه chego
:
شیوهای برای تهیه یا درست کردن غذا به روش خاص که معمولاً از دیگران یاد گرفته شده است.