معنی فارسی chela

B1 /ˈkilə/

چنگک، به ویژه در مورد جانورانی مانند خرچنگ که برای گرفتن یا شکستن چیزها به کار می‌رود.

A claw, especially one used by animals like crabs for grasping or breaking things.

noun
معنی(noun):

A pincer-like claw of a crustacean or arachnid.

example
معنی(example):

او یک چنگک در دست چپش دارد که به او در گرفتن کمک می‌کند.

مثال:

He has a chela on his left hand that helps him with gripping.

معنی(example):

چنگک خرچنگ برای شکستن پوسته‌ها بسیار قوی است.

مثال:

The crab's chela is powerful for breaking shells.

معنی فارسی کلمه chela

: معنی chela به فارسی

چنگک، به ویژه در مورد جانورانی مانند خرچنگ که برای گرفتن یا شکستن چیزها به کار می‌رود.