معنی فارسی chelae
B1چنگالها، زمانیکه به اعضای بدن برخی از جانوران آبزی که به عنوان دست یا اندامی شبیه دست عمل میکنند، اشاره دارد.
The pincers or claws of certain crustaceans.
- noun
noun
معنی(noun):
A pincer-like claw of a crustacean or arachnid.
example
معنی(example):
چنگالهای خرچنگ بسیار تیز بودند.
مثال:
The chelae of the crab were very sharp.
معنی(example):
او به دقت به چنگالهای میگو نگاه کرد.
مثال:
She carefully observed the chelae of the lobster.
معنی فارسی کلمه chelae
:
چنگالها، زمانیکه به اعضای بدن برخی از جانوران آبزی که به عنوان دست یا اندامی شبیه دست عمل میکنند، اشاره دارد.