معنی فارسی chemigraphically
B1به شکلی که اطلاعات شیمیایی به صورت تصویری و گرافیکی نمایش داده شود.
In a manner relating to the graphical representation of chemical information.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادههای تحقیق به صورت شیمیگرافیک برای وضوح بهتر سازماندهی شدند.
مثال:
The research data was organized chemigraphically for better clarity.
معنی(example):
او یافتههای خود را به صورت شیمیگرافیک در کنفرانس ارائه داد.
مثال:
He presented his findings chemigraphically during the conference.
معنی فارسی کلمه chemigraphically
:
به شکلی که اطلاعات شیمیایی به صورت تصویری و گرافیکی نمایش داده شود.