معنی فارسی chemolyze
B1شیمیگسستن، عمل تجزیه مواد شیمیایی به شکلهای سادهتر.
To subject substances to chemical breakdown.
- VERB
example
معنی(example):
پزشکان از درمانهایی استفاده میکنند که میتوانند برخی سموم را شیمیگسسته کنند.
مثال:
Doctors use treatments that can chemolyze certain toxins.
معنی(example):
هدف شیمیگسستن مواد مضر در بدن است.
مثال:
The aim is to chemolyze harmful substances in the body.
معنی فارسی کلمه chemolyze
:
شیمیگسستن، عمل تجزیه مواد شیمیایی به شکلهای سادهتر.