معنی فارسی cherrypicking
B1فرآیند انتخاب هدفمند اطلاعات، به‌منظور حمایت از یک نظر یا نتیجه خاص.
The practice of selectively presenting evidence to support a specific argument, disregarding other evidence.
- noun
noun
معنی(noun):
The selection of desirable items and rejection of undesirable ones in order to obtain an advantage or present something in the best possible light.
example
معنی(example):
انتخاب هدفمند می‌تواند به نتایج مغرضانه در پژوهش منجر شود.
مثال:
Cherrypicking can lead to biased conclusions in research.
معنی(example):
انتقادکنندگان ادعا کردند که گزارش بر اساس انتخاب هدفمند داده‌ها آماده شده است.
مثال:
Critics claimed that the report was based on cherrypicking data.
معنی فارسی کلمه cherrypicking
:
فرآیند انتخاب هدفمند اطلاعات، به‌منظور حمایت از یک نظر یا نتیجه خاص.
